|
سروده ای از ناهید باقری- گلداشمید به مناسبت روز جهانی هولوکاست Welt Holocaust Tag در پاسخ دیوانگی های دیوانه ای به نام روژه گارودی به یاد قربانیان هولوکاست کاش کابوسی بیش نبود در شبان مشوش تاریخ و با تلنگر صبحی، شکاف بر می داشت و محو می شد کاش این حقیقت جانسوز، هرگز حک نمی شد بر جریده ی زمان و معنا نمی گرفت، روی سنگ ها و کتاب ها و زخم های عمیق نمی گزید سالیان جگر برگن بلزن را آشویتس را مایدانک، بوخن والد داخا و و مات هاوزن را
کاش رد پای مرگ هرگز به جا نبود برمرکز زمین و یا بنا نبود بی شمار دخمه ها واز نفس افتاده کوره های بشر سوز با طعم دود بر زبان کاش میلیون ها نام به خاکستر نمی نشست و "رهبر بزرگ" فجایع ننگ بر پیشانی نمی نشاند کاش حق با دیوانه ای بود که امروز هم خوان دیوانگان دیگر تاریخ را با لکه های درشت سیاهش به هیچ می گیرد درد و سوگ نسل ها را کتمان می کند |